چه لبخند مهربونى داشت گلى
یادش به خیر گلى! چقدر خوب بود ولى حیف که فقط عمرش کوتاه بود!
یادمه وقت اومدنش که میشد خیلى بی تاب میشدم.همیشه رو لباش خنده بود .یادمه که همیشه مى گفت: تنها نگرانیم تویى مى زدم زیر خنده بهش مى گفتم آره....آره.....ناقلا همیشه قرقر مى کرد هى بهم گیر مى داد منم به خاطر اینکه لجشو در بیارم باهاش یه کمى شوخى مى کردم....یه روز قرار بود باهم بریم بیرون بستنى بخوریم کمى دیر کرد موقعى که امد به لباسش نگاه کردمو بلند گفتم رفتى بستنى خوردى بى معرفت...؟؟؟؟؟؟ یه دفعه گفت: من ننننننننننننه بخدا نرفتم.... به جون خودم نرفتم.... اشاره به لباسش کردم گفتم پس این چیه ؟؟؟؟ تا پایینو نگاه کرد زدم به دماغش گفتم اینم بخاطر دیر اومدنت .....زد زیر خنده گفت:اى کلک....باورتون میشه اون گلى خالا نباشه چقدر سخته.....
حرفاش خیلى شیرین بودن و خودش هم مهربون.....یادمه وقتى خبرش به گوشم رسید که حالش بده یه دفعه یه حس غریب بهم دست داد. احساس کردم یه اتفاق مى خواد بیفته!!!! اتفاقى که خدا تمام سنگینى انو گذاشته رو دوشم ولى بازم به خودم میگفتم چیز مهمى حتما نیست خوب میشه.... ولى تو همین حس بودم که کم کم اشکامم سرازیر شدن.... بدنم شروع کرد به لرزیدن.... با خودم گفتم چته...؟؟؟؟ چرا اینجورى شدى...؟؟؟؟ چرا مى لرزى؟؟؟؟.... یه دفعه پاهام سست شدن نشستم رو زمین رفتم طرف تلفن.... تلفن رو برداشتم زنگ زدم به دوستم که همسایه گلى اینا بود تا گوشى رو برداشت با یه حس غمگین گفت بله...تا صدامو شنید که گفتم سلام یه دفعه سکوت حاکم شد فقط صداى نفس کشیدن عمیق مى شنیدم دو سه بار صداش کردم جواب نداد... بلاخره یه دفعه با صداى لرزان بهم گفت جانم..جانم..و یه دفعه بغضى که انگار چند سال بود فقط تو خودش غرق شده بود ترکید...و با همون صدا بهم گفت بردنش بیمارستان....تا اینو شنیدم گوشى از دستم افتاد تواون موقع انگار ایندفعه خدا تمام سنگینى دنیا رو گذاشت رو دوشم....حالم دیگه از اونى که بود بتر شد و ............. دیگه خودتون مى دونین بقیه ماجرا چى شد ......
یادمه اون روز آخرى که همدیگه رو دیدیم موقع رفتن خیلى باهاش شوخى مىکردم بعد تو همین بین بهم گفت:میدونى واسه دو دوست چه مثلى به نظر من مهمترین مثله که گفتن...؟؟؟؟ بهش گفتم نمى دونم.... گفت: ( وفا گر نباشد وعده کفر است...) اونجا بود که درآوردم دستشو گرفتم و تو دستم فشار دادم و بهش گفتم گلى خیلى دوست دارم خیلى قد تمام قطره هاى بارون که تا بخوان برسن به چشمات رام میشن.... نمى دونم چى شد تو اون لحظه اینو بهش گفتم ولى احساس کردم از اونى که هست بیشتر دوستش دارم.....موقعى که پاشد بره به سمت خونه، اونقدر امید تو چشماش دیدم که براى ثانیه اى هم فکر نکردم که شاید این، یه شروع براى تموم شدنش باشه.
گاهى با خودم میگم کاش اینقدر خوب نبود.کاش اونقدر دوستم نداشت...میدونم هیچ کى نمیمیتونه به اندازه اون دوستم داشته باشه.میدونم بدون اون دیگه باید دوست داشتنو فراموش کنم.....
آخه همیشه همه رو با اون مقایسه میکنم .هر چیزى رو...هر عشقى رو... هر دوست داشتنى رو... ولى هیچ کى که اون نمیشه . امروز همش تو فکرش بودم مگه میشه یه لحظه هم از یاد بردش.کلى اشک ریختم تا بلکه آروم بشم ولى نشدم.
دلم تنگ است
دلم برای دیدنش تنگ است
کى رخ مى نماید؟؟؟؟
نمیدانم!!!!نمیدانم!!!
آخی ببین انقدر خودتو اذیت نکن!قوی باش،پایدار باشی :)
کاش تنها به یک سئوال من جواب می داد...فقط یک سئوال...چرا او را به من داد و بعد پسش گرفت!؟چرا؟
سلام شهیاد ، ... کمتر وقت وب گردی پیدا می کنم به همین دلیل اینجا هم کمتر اومدم .. شرمنده ... عشق هرگز نمی میرد ...
سرائی را که صاحب نیست ، ویرانی است معمارش
دل بی عشق می گردد خراب آهـــسته آهـــسته
سلام شهیاد جان
امیدوارم هیچوقت هیچ جا برای هیچکس پیش نیاد
من نمیدونم چی میشه گفت اما می دونم که واقعا سخته..........خیال
آشنایی یک اتفاق است و جدایی یک قانون.حال نمیدانم که من و تو قانون گذاریم یا قانون شکن؟ وقتی بدنیا آمدم به من گفتند دوست بدار.!
حال که عاشقانه عشق می ورزم, به من میگویند فراموش کن.
زندگی ما همچون قمار است ,قماری که تمام آن باخت است؟!
منم مثل تو داغونم ولی خدارو شکر کن که تا لحظه اخر خیانت ندیدی...
سلام.احساستقشنگی داری
بشتر از اون خاطرات زیبایی داری
امید وارم یک روز دوباره به نقش اول خاطراتت برسی
agha salam damet garm az inke sar zadi mamnoonam khasti tabadole link konim
غم قشنگی داری.اما این فقط طرز نوشتنته یا درون خودت هم حسش می کنی؟ یعنی داری واقعا با این خاطرات زندگی می کنی؟ همونجور که با اون زندگی می کردی؟
سخته ..... من گریه کردم
برخیز و مخور غم جهان گذران بنشین و دمی به شادمانی گذران
مرسی سر زدی.
بدرود.
ساده نوشتی و صمیمی.از ته دلت.بغضم گرفت.
به یاد خوبی هایش زنده باش....
دلتنگی کردن برای یک عزیز هم شیرینه.
سلام دوست عزیز.
ممنون از نظرت
حتما لینکت می کنم.
وبلاگ قشنگی داری
اگه خواستی تو هم منو لینک کن.
ممنون
در ضمن اگه کمکی از دستم بر بیاد دریغ نمی کنم.
خوشحال میشم اگه بیشتر همدیگرو بیشتر بشناسیم
بازم متشکرم
آزاد و آزاده بمونی
سلام عزیزم.مرسی سر زدی..بازم میام اینجا بلاگ قشنگی داری.موفق و شاد باشی .قربانت
نگرییدیم ولی حالیدیم
رویای آتش
GHASHANG BOOD PESAR ....
AHLE DELI....
C U
سلام شهیاد جان
خیلی قشنگ و سوزناک می نویسی و تنها از دلی که واقعا سوخته بر میاد .... در اسرع وقت لینکت می کنم.
مرسی که اومدی پیشم . شاد و پیروز باشی .
سلام عزیز دلم.کلی طول کشید تا وبلاگت باز شد.کلی دستگاهم هنگ کرد و تمام صفحه ها با باز شدن وبلاگ تو بسته شد. میدونی چرا؟به خاطر این زلزله ای که رو وبلاگت گذاشتی و صفحه ات می لرزه. من که کفرم در اومد.نزدیک بود نفرین کنم !!! اینجوری خیلیها از خیر دیدن وبلاگت میگذرن که! اما حالا که عصبانیتم تموم شد باید بگم حرفات و روحیه ات واقعا زیباست.اون ایراد رو هم بی قصد و غرض گرفتم.بی جنبه که نیستی؟
لینکت را کاشتم در کرت اول باغچهء وبلاگم
سلام شهیاد جان
خیلی ممنون که به من سر زدی
وبلاگ جالب و پربینندهای داری
امیدوار همچنان موفق باشی
حسام
ممنون که به من سر زدی ...
نوشته های قشنگی داری .. امیدوارم همیشه موفق باشی و عاشق.
سلام من اومدم و تموم نوشتههات رو خوندم. از بابت گلی هم متاسفم.
خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود/ گر تو بیدار کنی شرط مروت نبود/ ما جفا از تو ندیدیم و تو خود نپسندی/ آنچه در مذهب ارباب طریقت نبود/ سلام. مرسی که به دیدن کلبه حقیر کهبد اومدی. من هنوز نوشته هات رو نخوندم جهت پس دادن بازدید اومده بودم. می خونم و باز هم می ایم.
وای نمیدونم چی بگم.خیلی خیلی متأسف شدم.دلم گرفته بود،دیگه بدترم شد.خیلی سخته،من که مطمئنم اگه یه روزی عزیز دلم نباشه منم نیستم.من خودمو میکشم،نمیخوام حتی یه دقیقه بدون اون نفس بکشم.وای خدای من.....تو چی میکشی؟
سلامم
خوبیییییی
واقعا زیبا نوشتی درد بعضی از ما ها رو نوشتی از عشق گفتیو به عشاق هم رو کردی خیلی حال کردم با نوشته هات من که عاشق نوشته هات شدم.
بهت سر می زنم خدا یا رو نگهدارت باشه
سلام
ممنونم که به من سرزدی.
در مورد سوالت باید بگم بله.عشق وجود داره .همیشه هست.تا وقتی که آدم هست.در مورد عشقت واقعا متاسف شدم.اما مرگ پایان همه چیز نیست.درسته؟
مطالبت رو من خیلی اثر گذاشت.دوست دارم مطلب بعدیت در مورد امید به آینده باشه.منتظریم.
خدانگهدار
سلام مرسی از اینکه به من سر زدی وبلاگ شما هم زیباست عزیز دلم.
در مورد پیشنهادت هم موافقم.
jaleb booood **** sabz bashiiiiiiiiii
سلام.
چرا آپدیت نمی کنی؟:
من آپدیت کردم.سر بزن
خداحافظ.
با تبادل لوگو موافقم.
فقط کد لوگوتو بده
به امید دیدار
سلام ممنون که امدی پیشم من لینک شما گذاشتم تو وبلاگم ممنون میشم شما هم این کارو بکنید
سلام وب لاگ جالب و پر محتوایی داری می تونم بفهمم که دردت چیه دوست داشتی به ما هم سر بزن خوشحال میشیم امیدوارم و موفق باش خدانگهدار
بهت تسلیت میگم ...
نمی دونم چی بگم ....
موفق باشی
سلام
امشب دلم خیلی گرفته بود منم دلم واسه حرف های مهربونم تنگ شده به خدا...ولی رفت وقتی که من نبودم..
واسم دعا من دلم واسه مادربزرگم تنگ شده....
من خیلی گریه کردم
سلام خوبی متن زیبایی بود وقت کردی پیش منم بیا ممنون ..سهیل
ممنون که سر زدی
آ خی نازی ...شهیاد جون با متنات منو یاد عشق حودم انداختی ...که تا وقتی با هاشم یه دل سیر نگاش کنم ...هممون آسمونی هستیم ......من با ذره ذره از کلماتت اشک هم حسی ریختم ...سخته ولی شیرین....عشقت همیشه اینجوری پیشت می مونه بدون هیچ تنفری ...اینم خودش نعمتی....بازم بهت سر می زنم .....
همین چند روز پیش یکی از دوستام ازت یاد کرد.کم کم داره باورم میشه که عمر همه گلی ها کوتاهه...اظهار های امیدواری برای اینکه عمر آدمها مثل گل نباشه تا به حال که معنا نداشته...
گلی جان با توام
سنگ صبورم باش
سلام مهربون.... واقعا نمی دونم چی باید بگم.. فقط میدونم که خیلی سخته... اینجاس که میگن کاش آشنایی ها نبود یا به دنبالش جدایی ها نبود.... روزی هزار بار برای خودم این رو تکرار میکنم.... کاش هیچ وقت نمی دیدمش ... یا هزارتا حرف دیگه که میدونم تو هم همین حرفا رو به خودت میزنی... جدایی باعث میشه که همچین حرفایی رو بزنیم... کاش جدایی ها نبود................
سلام ...وبلاگ بسیار زیبایی داری ...اگر به من هم سر بزنی خوشحالم میکنی...موفق باشی
عجب.....چه بد.......................یادش هم بخیر....
قشنگ بود
سلام
من لوگوتو گذاشتم.
شما هم مال منو بذار
بدرود
راستی ای میلت نیومد.
به اینجا بزن: farrokh3001@yahoo.com
...من یک دوست دارم که همیشه میگه به مرحله بعدی برو و این مرحله رو کنار بگذار و فقط خاطراتش رو تو ذهنت نگه دار...موفق باشی یه سر بزن تا بعد...
خیلی غمناک بود. چرا خوبان زود میرن؟
عشق عشق عشق ...
سلام
چرا آپدیت نمی کنین ؟!
سلام شهیاد عزیز
خیلی خوشحال شدم کامنتت رو دیدم . اومدم ببینم آپدیت کردی یا نه . مثل اینکه هن.ز سرت شلوغه .
هر جا هستی شاد و پیروز باشی .
cherea neminevisiiii